به گزارش شهرآرانیوز؛ باد با ما همراه میشود تا با امواج صدا درآمیزد و ما را به سختی بیندازد برای شنیدن حرفهای دهیاری که خوی آرام و نجابت روستایی در کلامش هویداست. از میان بافت روستا به سوی بنای قدیمی راه میافتیم. بافت شهری شده که در آن خبری از معماری روستایی و مصالح بومی نیست، در ورودی کریم آباد قرار دارد. اما هرچه به عمق آن میرویم، ساختمانها قدیمیتر میشوند. اندک اندک نشانههایی از بافت قدیمی روستا با سقفهای گنبدی و دیوارهای کاهگلی ظاهر میشود.
غلامی درباره بافت قدیمی روستا میگوید: «خانههای خشت و گلی گنبدی روستا در زمستان گرمتر و در زمستان سردتر و با آب وهوای روستا متناسب است. بافت تازه روستایی با معماری شهری هماهنگ است. متأسفانه تلویزیون آن قدر تبلیغ شهرنشینی دارد که بافت و فرهنگ روستاها را هم تحت تأثیر قرار داده است. ما رسانهای نداریم که فرهنگ غنی روستایی را به مردم نشان دهیم. جوان روستایی وقتی به تهران میرود، میگوید مشهدی ام. به مشهد میرود، میگوید تربتی ام. حاضر نیست با افتخار بگوید کریم آبادی هستم. این بخش هویتمان را از ما گرفته اند. ما تلاش کردیم حس تعلق به روستا را بیدار کنیم و به جایی رسیده ایم که در سال ۱۳۹۳ پروفایل همه بچههای روستا با افتخار تصویر کریم آباد شد.»
در انتهای این سیر تکامل که هرچه در آن پیش میرویم تاریخ کهنهتر میشود، به برج و بارویی میرسیم که حیاتش به زمان قاجار بازمی گردد.
قلعه تاریخی کریم آباد که در سال ۱۳۸۸ به فهرست آثار ملی ایران اضافه شده، نگین باشکوه روستایی است که در ۵ کیلومتری رشتخوار قرار دارد. از بیرون ۴ برج مستحکم در ۴ کنج بنا خودنمایی میکنند. نمای قلعه تا حدودی سالم مانده است. دهیار کریم آباد نگران توقف مرمت بناست. سال پیش بخشهایی از قلعه بازسازی شده است. غلامی درباره باور عمومی مردم به این قلعه میگوید: «در قدیم آبادیها بر اساس نام بزرگان اسم و رسم داشته است. این قلعه را خانی به نام کریم گنگ ساخت و همراه رعیت هایش در آن زندگی میکرد. بعدها که روستا شکل گرفت، به همین دلیل آن را کریم آباد نامیدند.»
او ما را به سرای خان میبرد؛ جایی که از شوکت و جلالش چند دیوار خشت و گلی باقی مانده است. در ورودی قلعه انبار علوفه قرار دارد. حسینیه و شربت خانه نیز در نزدیک سرای خان است. بقیه سازههای خشت و گلی که حدود ۳۵ خانوار در آن زندگی میکردند، متعلق به رعایای خان بوده است. خان در محوطه قلعه به هر رعیت یک اتاق داده بود و آنها هم مکلف بودند در کشاورزی به او کمک کنند. هرکس برای خان کار میکرد، در یکی از اتاقهای قلعه سکونت داشته است.
دهیار ما را به دیدار ۷ در میبرد. ۷ دری که ۷ اتاق پشت سرهم را به هم وصل میکرده و اقامتگاه کریم خان در اتاق انتهایی آن قرار داشته است. قلعه زیر پای روستا ساخته شده و آب در آن جریان داشته است. حیاط در مرکز و اتاقها در اطراف آن است. میدانگاه اصلی که مرکز تجمعات اهل قلعه بوده، وسط و نزدیک به در خروجی است. جشن، تعزیه و دیگر مراسم در این میدان برگزار میشده است.
قلعه با دیوارههای بلند و برجهای دیده بانی از گزند راهزنان محفوظ بوده است. زمینهای روستا در اطراف همین سازه خشت و گلی قرار داشته است که از قنات مشروب میشدند. به دیدن «کندوی» گندمی میرویم که در یکی از اتاقهای سالم مانده قلعه قرار دارد. دهیار روستا درباره لایه لایه ساخته شدن دیوارهای گلی و استحکام آنها توضیح میدهد. این بنا مهمترین نقش گردشگری در روستا را بر عهده دارد.
اکنون یکی از خانههای قدیمی به اقامتگاه کوچکی تبدیل شده که در میانه روستا و نزدیک به قلعه قاجاری است تا پذیرای میهمانان روستا باشد. باور مردم کریم آباد این است که باید خانه روستایی حقیقی را به گردشگرها نشان بدهند. اقامتگاه با همان سبک و سیاق گذشته روبه راه شده است. اقامتگاهی که سبک زندگی روستایی بی کم وکاست و بدون نمایش در آن جریان دارد.
پای آب قدیمی، آلاچیق، کشتگاه سبزی، نگهداری دام و حیوانات اهلی این بوم گردی را خودکفا کرده است تا میهمان از محصولات خانگی همان جا استفاده کنند. در کنار قلعه تاریخی تفرجگاه درخت بنه، تنگل غول انجیر، گِل سرای کوهیک، بند آب سرخ و طبیعت کویری روستا میتواند برای ماندگاری گردشگر در روستا جاذبه داشته باشد. جذب گردشگر زعفران از دیگر برنامههای روستاست که با زیرکشت بردن حدود ۱۰۰ هکتار طلای سرخ دور از دسترس نیست.